تضاد

تضاد
دلنوشته

خاطرات یک جوان کهنه دل

سخت ترین شکننده ی جهانم زمانی که غم کودکی فال فروش را میبینم

سیاه ترین روشنایی میشوم زمانی که دردهایم را صمیمی ترین دوستم برایم به عنوان درد و دل بازگو میکند

شفاف ترین تیرگی ام زمانی که کینه ام را در دلم حبس میکنم

عزیز ترین جانی میشوم وقتی دهانم را به حق باز میکنم

زرنگ ترین پخمه ای هستم که تا به حال دیدم ، زمانی که در صف نانوایی به مسن سالی اجازه میدهم زود تر از من نان بگیرد

دهاتی ترین شهرستانی هستم زمانی که سادگی را پسند میکنم برای خوشگذرانی

از علاقه تنفر دارم ، از شب گریزانم و علاقه مندم برای آرام شدن در آن  قدم بزنم

آری! من متشابهم با تضاد خویش.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





ثبت در دو شنبه 15 ارديبهشت 1394برچسب:تضاد,تشابه,فال,دلنوشته,خاطره, توسط ایهام | |



تضاد

Instagram